«آنجا که ازدواجی بدون عشق صورت گیرد، حتمأ عشقی بدون ازدواج در آن رخنه خواهد کرد.»
بنیامین فرانکلین
[ویرایش] الف
«ازدواج انسان را پیر و خانهنشین میکند، وقتیکه هنوز جوان است.»
ری بردبری
«ازدواج به مثابه هندوانه است. گاهی خوب و گاهی بد از آب در میآید.»
ضربالمثل اسپانیایی
«ازدواج، زودش اشتباه بزرگ و دیرش اشتباه بزرگتری است.»
ضربالمثل فرانسوی
«ازدواج سرنوشتی است که جامعه سنتی به زن عرضه میکند. زن مجرد خواه محروم مانده از پیوند، خواه طغیان کرده بر آن، و یا حتی بیاعتنا به این نهاد، بر اساس ازدواج تعریف میشود…
ازدواج به دو دلیل به زن تحمیل شده است: ۱- زن باید کودکانی به جامعه بدهد و ۲- زن وظیفه دارد نیازهای جنسی مرد را برآورد و مراقبت از خانه او را به عهده گیرد.
برای هر دو طرف ازدواج در آن واحد، هم لازم است و هم سودمند، اما در موقعیتهای این دو طرف، موازنه وجود ندارد. برای دختران جوان، ازدواج یگانه وسیلهای است که بتوانند جزو اجتماع شوند و اگر «روی دست بمانند» از نظر اجتماع تحقیر شدهاند.
…دختر جوان مطلقا منفعل است؛ پسرها ازدواج می کنند، زن میگیرند. پسرها در ازدواج، انبساط و تاکید وجود خود را میجویند نه حق وجود داشتن را. ازدواج برای آنها نوعی شیوه زندگی است نه سرنوشت.»
سیمون دوبوار ، جنس دوم، فصل پنجم
«ازدواجکردن، نصفکردن حقوق و دو برابرکردن وظایف است.»
آرتور شوپنهاور
«ازدواج مانند نردبان است؛ هر چه او را بیشتر خم کنید، بهتر می توانید بالا بروید.»
ضربالمثل لاتین
«ازدواج مثل شهر محاصرهشده است، کسانیکه داخل شهر هستند سعی میکنند از آن خارج، و آنها که خارج هستند کوشش دارند که داخل شوند.»
بنیامین فرانکلین
«ازدواج وسیلهای است برای فرار از ترس تغییر، ازدواج وسیلهای است تا پیوند را تثبیت کنی. اما عشق چنان پدیدهای است که به محض تلاش برای تثبیت آن، خواهد مرد. ایستایی در عشق همان و نابودی عشق همان. عشق واقعی تنهایی را به یگانگی مبدل میسازد.»
اوشو
«ازدواجهای غیرمتناسب مانند پارچههای ابریشمی و پشمی است که سرانجام ابریشم، پشم را قطع خواهد کرد.»
انوره دو بالزاک
«ازدواج همیشه به عشق پایان دادهاست.»
ناپلئون بوناپارت
«ازدواج یعنی با چشمان بسته به امید گرفتن یک مارماهی، دست فروبردن در جوالی پر از مار.»
آرتور شوپنهاور
«امیدوارم در تمام طول زندگی آنچنان همدیگر را دوست داشته باشیم که انگار هرگز ازدواج نکردهایم»
جورج گوردون بایرون
«اول ازدواج کن، عشق خودش به وجود میآید!»
ضربالمثل انگلیسی
[ویرایش] ب
«با مصلحت دیگران ازدواج کردن، در جهنم زیستن است.»
آرتور شوپنهاور
«برای داشتن یک زندگی آرام و بدون مخمصه، شوهر باید کر و زن باید لال باشد.»
سروانتس
«برخورداری کشیشان از حق ازدواج که بهوسیله لوتر پایه گذاری شد، از ازدیاد نسل بچههای نامشروع جلوگیری کرد. برعکس در کلیسای کاتولیک, فرزندان نامشروع ترسایان هنوز ننگ حرامزادگی را بهناحق با خود حمل میکنند.»
گریگور براند
«بعد از یکسال که از مزاوجت زن و مرد گذشت هیچکدام در پی زیبایی صورت یکدیگر نیستند، بلکه هردو توجه به خلق و رفتار یکدیگر دارند.»
ساموئل اسمایلز
[ویرایش] پ
«پیش از ازدواج چشمها را خوب باز کنید، بعد از ازدواج کمی ببندید!»
بنیامین فرانکلین
[ویرایش] ت
«تاک را از خاک خوب و دختر را از مادر خوب انتخاب کنید!»
ضربالمثل چینی
[ویرایش] ج
«جوان را مفرست به زن گرفتن، پیر را مفرست به خر خریدن!»
ضربالمثل فارسی
[ویرایش] ح
«حسب و نسب زن و شوهر از رفتاری که موقع پرخاش و جدال باهم میکنند، معلوم می شود.»
جورج برنارد شاو
[ویرایش] د
«در دام زنان نیفتید خاصه بیوهگان کُرهدار.»
عبید زاکانی
«در زندگی زناشویی، کارگردانی و فیلمنامه به عهدهٔ شوهر، صدابرداری و دیالوگ به عهدهٔ زن است.»
فدریکو فلینی
«دوستی، ازدواج دو روح است که در آن طلاق و جدایی جایز نیست.»
ولتر
[ویرایش] س
«سختیها و ناراحتیها بهترین وسیله آزمایش زندگی زناشویی است، زیرا رنج و محنت، اخلاق واقعی زن و مرد را آشکار میسازد.»
ساموئل اسمایلز
[ویرایش] ع
«عشق سپیدهدم ازدواج است و ازدواج شامگاه عشق.»
انوره دو بالزاک
«عشق : نوعی جنون موقت که با ازدواج یا خارج کردن بیمار از شرایطی که تحت آن به این نارسایی دچار شده است، درمان میگردد.»
آمبروز بییرس
[ویرایش] م
«مجردی و قلندری را مایه شادمانی و اصل زندگانی دانید!»
عبید زاکانی
«محبت در ازدواج از احترام ایجاد میگردد.»
فرانسوا فنلون
[ویرایش] و
«وقتی از میکل آنژ سؤال شد، چرا تا بهحال ازدواج نکردهای؟ بدون تأمل جواب داد: من با هنر خود ازدواج کردهام و آثاری که از خود بهجای میگذارم در حکم فرزندان من هستند...»
ناشناس
[ویرایش] هـ
«هرچه عده متأهلها زیادتر گردد، جنایت کمتر خواهد شد.»
ولتر